در اطرافمان افراد زیادی را دیده ایم که سرشان
درد می کند برای بحث کردن. حرف و موضوعی که پیش می آید خود را جای حق نشانده و در
فشانی می کنند. بحث کردن فی الذاته بد نیست. اما بحث وقتی بد می شود که بخواهیم
طرز تفکر طرف مقابلمان را عوض کنیم. برخی قدرت استدلالشان بالاست. با منطق صحبت می
کنند و دلایل قاطع برای صحبتشان می آورند ولی حرفشان به دلمان نمی نشیند. وقتی
طرفمان با منطق با ما صحبت میکند ناخودآگاه قدرت منطق ما نیز بالا می رود. منطق در
برابر منطق! همین می شود که هیچ کداممان از مواضعمان کوتاه نمی آییم و متاسفانه
گاهی این منطق ها اصطکاک ایجاد می کند و جدایی! اما...
اما نکته ای که خیلی از ما ها در بحث ها و
گفتمان هایمان فراموش می کنیم اصل "اخلاق" است. بگذارید مثالی بزنم: من
معتقدم حضرت محمد (ص) با قدرت استدلال و منطق، دین اسلام را گسترش نداد. آنچه که
باعث گسترش اسلام شد اخلاق نیکوی ایشان بود. این مورد درباره تمامی پیامبران صدق
می کند. وقتی ما بخواهیم شخصی را جذب موضوعی بکنیم باید اول از همه اخلاق را مدنظر
قرار دهیم. اخلاق راهگشای بسیاری از مباحث ماست. اگر حرف کسی به دلمان می نشیند،
کلامش را به جان می خریم شک نکنیم که او نه فقط با منطق که با اخلاق سخنی رانده.
باربط: اخلاق چیز پیچیده ای نیست، همان روی خوش و لبخند و احترام یعنی اخلاق. دنبال فلسفه ای برای اخلاق نباشید!